زندان قصر در محل سابق قصر قاجار، یکی از قدیمیترین قصرهای پادشاهان قاجار، در محل تلاقی جاده قدیم شمیران (خیابان دکتر شریعتی) با خیابان عباس آباد (خیابان بهشتی) بنا شده است.
این قصر قدیمی در بالای تپهای واقع بوده و چهار برج مراقبت در چهارسوی آن قرارداشت. در ضمن، این بنا فاقد پنجرههای بیرونی بود و از این جهت بیشتر از آن که به یک کاخ پادشاهی شبیه باشد، به یک قلعه نظامی شباهت داشت.
علاوه بر این، باغهای بسیار بزرگی در اطراف این بنا وجود داشتند که به وسیله استخرها و نهرهای زلال و پُرآبی از یکدیگر مجزا میشدند. ورودی قصر دارای بالا خانهای بود که چشم انداز زیبایی از صحرا، شمیران، تهران، خرابههای ری و نجفآباد، کاخهای اشرفآباد و دوشان تپه داشت و اطراف و بناها از آن بالا به خوبی دیده میشدند.
طبق شواهد تاریخی این قصر زیبا در سال ۱۲۱۳ هجری قمری و در ابتدای سلطنت فتحعلی شاه ساخته شده و به تدریج در دوران ناصرالدین شاهاز رونق افتاده و به مرکزی نظامی تبدیل شده بود.
برای مدتها این قصر دارای استفادههای مختلفی بود، تا این که به دستور رضاشاه پهلوی به طور کامل تخریب و زندان قصر فعلی به جای آن ساخته شد. وجه تسمیه نامگذاری زندان نیز برگرفته از بنای پیشین، قصر قجری، است.
این زندان پس از انقلاب نیز محل حبس زندانیان غیرسیاسی بود تا این که در سال ۱۳۸۲ به دلیل حضور زندان در میانه شهر و همچنین، بافت قدیمی و فرسوده آن توسط شهرداری تهران تبدیل به باغ موزه شد.
در حال حاضر، فقط عمارت کلاه فرنگی و ساختمانی قدیمی از قصر قجری باقی مانده و زمینهای شمالی کاخ نیز در اختیار نیروهای انتظامی و قضایی است.
در ابتدای ورود به موزه مانند اغلب زندانها در آهنی کشویی وجود دارد که در زمان بازدید کاملا باز است و پشت آن راهرویی کوتاه قرار دارد. در دو طرف این راهرو اتاقکهایی کوچک قرار دارند که پیشتر به عنوان محل کنترل ورود و خروج زندان مورد استفاده قرار میگرفته است و روی دیوار آن تاریخچه مختصری از موزه برای بازدیدکنندگان حک شده است.
به محض ورود به محوطه سرسبز و زیبای باغ موزه قصر، بنای زندان مارکوف در میدان دید ما ظاهر شد. طبق اسناد تاریخی پس از کودتای ۱۲۹۹ هجری قمری و روی کار آمدن رضا خان میرپنج، سقف ساختمان نظميه با توپ ويران شد و زندانيانی كه در ساختمان بلديه محصور بودند، همگی آزاد شدند و عملا زندان از بين رفت. از این رو، رضاشاه، نیکلا مارکوف ،معمار روسی که از دوستان خود بوده، را مامور بررسی و انتخاب مكانی مناسب برای احداث زندانی جدید به شيوه متمركز میکند.
مارکوف نیز پس از انجام بررسیهایی قصر وسيع قاجار را برای این کار انتخاب کرد و بلافاصله با تامین بودجه کار احداث آن آغاز و در ۱۱ آذر سال ۱۳۰۸ هجری شمسی توسط رضاشاه افتتاح شد. زندان قصر ۱۹۲ اتاق برای زندانیان داشت كه ۹۶ اتاق آن پنج نفری و بقیه آنها يک نفری بودند. علاوه بر آن در قسمت مريضخانه شش اتاق شش نفری و شش اتاق يک نفری برای زندانيان بیمار ساخته شده بود.
نکته جالب این که اولین زندانی زندان قصر سرتیپ درگاهی، سازنده زندان، بوده که تنها دو روز پس از مراسم افتتاح زندان، برحسب دستور رضا شاه در اين زندان محبوس شد. وی بعد از مدتی در منزلش تحت نظر قرار گرفت و بعدها ديگر به هيچ شغلی گمارده نشد.
در سمت راست ورودی بنای مارکوف غرفهای شیشهای وجود دارد که در آنها تعدادی از خودروهای قدیمی و زیبا نگهداری میشوند. پس از بازدیدی کوتاه در این بخش، وارد ساختمان شدیم. به محض ورود راهنمای موزه درخواست کرد تا برای تهیه بلیط به گیشهای که در سمت چپ راهرو قرار داشت، مراجعه کنیم.
بهای بلیط بازدید از این موزه ۵۰,۰۰۰ ریال به ازای هر نفر است. در صورت تمایل به همراهی راهنما در طول بازدید میتوانید در این مرحله با سایر بازدیدکنندگان گروهی کوچک تشکیل داده و به همراه توضیحات راهنما موزهگردی را آغاز کنید و در غیر این صورت با روشن کردن وایفای گوشی خود اپلیکشین موزه قصر را نصب و به راحتی اطلاعات مربوط به هر قسمت را دریافت کنید. البته راهنماهای خوشبرخورد موزه در همه بخشها حضور دارند و بازدیدکنندگان را در مسیریابی کمک میکنند. همچنین، عکاسی و فیلمبرداری در این موزه برای عموم آزاد است.
یکی از جالبترین غرفههای این سالن سلولی بود که در آن گوشیهای قدیمی از سقف آویزان بودند و هنگامی که یکی از آنها را نزدیک گوشمان میگرفتیم، فرمان مظفرالدین شاه قاجار با صدای خودش قرائت میشد.
مشغول بازدید از سلولها و یادگارهای زندانیان بودیم که صدایی شبیه همهمه توجه ما را به خود جلب کرد. به دنبال صدا وارد سالنی تنگ و تاریک شدیم که در واقع سالن ملاقات بود و این نجواها صدای ضبط شده زندانیان در پشت باجهها به هنگام ملاقات با خانوادههایشان است. پخش مکرر این نجواها باعث میشود تا روح این اتاق و لحظه شیرین ملاقات زندانیان با خانوادههایشان را به خوبی لمس کنید.
یکی از غمانگیزترین بخشهای این بند راهرویی موسوم به «شب آخر» بود؛ در این راهرو، زندانیان محکوم به مرگ به این بخش منتقل شده و مدت اقامت آنها در انتظار مرگشان بین یک تا چهل شب متغیر بود.
پس از عبور از میان سلولهای تنگ و تاریک با درهای آهنی مجددا وارد فضای بخش ورودی بنا شدیم و بازدیدمان به اتمام رسید.
البته کارشناس موزه توصیه کرد تا سری به «موزه عبرت» یا همان شکنجهگاه ساواک هم بزنیم؛ زیرا زندانیان سیاسی پس از دستگیری، ابتدا در آنجا برای اعترافگیری مورد شکنجه قرار میگرفتند و سپس، برای گذران ادامه محکومیتشان به این زندان منتقل میشدند.
آنچه باغ موزه قصر را از دیگر موزههای سنتی که تاکنون دیدهایم متمایز میکند، فضاسازیها و استفاده از هنر چیدمان است که به تصور بهتر این زندان در شکل واقعی آن بسیار کمک میکند، به گونهای که گویی در تاریخ سفر میکنید و اتفاقاتی که در اواخر قاجاریه و پهلوی اول و دوم در ایران افتاده را مرور میکنید.
طهران، طهران، إيران
برای مشاهده این صفحه بایستی با حساب کاربری خود وارد شوید:
افزودن نظر